اگر دنبال یک تحقیق کودکانه در مورد شیر میگردید جایش همین جاست. شیرها در آفریقای جنوب صحرا و شمال غرب هند زندگی میکنند. جنگل محل زندگی شیرها نیست. زیستگاه آنها دشت است جاییکه میتوانند پستاندارانی مانند آهو، بزکوهی و گورخر را شکار کنند. شیرها برای شکار پستانداران بزرگتر همچون بوفالو، زرافه و حتی کروکودیل با یکدیگر همکاری میکنند. بیشتر اوقات شکار به عهده شیرهای ماده است. گاهی برای بیرون کشیدن طعمه به یکدیگر کمک میکنند. یکی از شیرها طعمه را میترساند و شیرهای دیگر راه او را سد میکنند و او را به دام میاندازند.
شیرها در گروههایی به نام پراید (pride) زندگی میکنند. این گروهها معمولاً از 15 شیر ماده به همراه فرزندانشان و سه شیر نر تشکیل میشوند. طول بدن شیرها به طور متوسط بین 1 و نیم تا 2 متر است و اندازه دم آنها بین 70 سانتیمتر تا یک متر میباشد. قد آنها معمولاً یک متر و وزنشان بیش از 227 کیلوگرم است.
چرا شیر سلطان جنگل است و مثلاً چرا ببر سلطان جنگل نیست؟ شیرها به دلیل قدرت و نیرویی که دارند سلطان جنگل نامیده میشوند. علاوه بر این شیرها از هیچ حیوانی نمیترسند و همانند یک سلطان دشمنان زیادی دارند. بدترین دشمن شیر، کفتار است.
غذای کفتارها و شیرها مشابه است و معمولاً برای شکار طعمه با یکدیگر درگیر میشوند. دشمن دیگر شیرها انسان است. متأسفانه پوست زیبا شیر بسیار گران قیمت است. به همین دلیل شکارچیان غیرمجاز در کمین آنها هستند. شیرها در معرض خطر انقراض قرار دارند. در واقع دشمن اصلی شیرها انسان است. متأسفانه مسأله انقراض برای شکارچیان غیرمجاز هیچ اهمیتی ندارد. انقراض یعنی دیگر هیچ شیری در دشتها نخواهد بود. آنها برای همیشه نابود میشوند.
شیرها همانند یک سلطان نظم را حفظ میکنند. یک سلطان قوانین را وضع و هر کس که از آنها سرپیچی کند را مجازات میکند. شیرها با کشتن برخی حیوانات تعادل و نظم را حفظ میکنند. اگر شیرها در دشت نبودند گلههای بز کوهی دشت را فرا میگرفتند و تمامی منابع غذایی را از بین میبردند.
چرا ببر سلطان جنگل نیست؟ سلطانها و پادشاهها قدرتمندترین افراد یا قانونگذاران هستند. از آنجاییکه شیر کنترل دشت و تمامی حیواناتی که در آن زندگی میکنند را به عهده دارد به او لقب سلطان جنگل را دادند.
کفتارها تحت کنترل شیرها نیستند و از آنها نمیترسند. کفتارها دشمن شیرها هستند. گفته شده اگر کفتارها چهره زیباتری داشتند و بهتر راه میرفتند لقب سلطان جنگ را به خود اختصاص میدادند. در واقع زیبایی و جذابیت شیرها در این موضوع بیتأثیر نبوده است.
شیرها 20 ساعت از شبانه روز را استراحت میکنند. زندگی آنها مثل یک سلطان است. غذا میخورند، استراحت میکنند و حشرات و موجودات آزاردهنده را از بین میبرند. از این رو لقب سلطان جنگل را به خود اختصاص دادهاند.
من یک مستند پیرامون زندگی شیرها دیدهام که برای یک تحقیق کودکانه در مورد شیر مناسبت است. در پایان این مستند یک دسته شیر مورد حمله کفتارها قرار گرفتند. کفتارها به توله شیرها حمله کردند، شیرهای ماده تمام تلاش و توان خود را صرف دور کردن کفتارها کردند اما کفتارها باز میگشتند. متأسفانه هیچ شیر نری آنجا نبود هفتهها بود که آن دشت را ترک کرده بودند. در صحنه آخر این مستند یک شیرماده به دنبال یک کفتار بود و نمیتوانست او را به چنگ آورد. ناگهان یک شیر نر عظیم جثه و خشمگین از راه رسید. با هر قدم شیر ماده را امیدوارتر میکرد و با یک ضربه به پا راست عقب کفتار او را به زمین انداخت و او از این ضربه ناگهانی روی زمین غلت میزد. این نقش و قدرت سلطان جنگل است که در برابر ظلم میایستد. شیری یک موجود آماده به حرکت است.
این نظر شخصی و طرفدارانه اصلاً علمی نیست و واقعیت ندارد. در تمام کتاب های علمی زیست شناسی اذعان شده که از هر لحاظ ببر بر شیر برتری دارد. اصلاً تمام این تیره از حیوانات مثل ببر سیبری و بنگال و شیر و جگوار و پلنگ و پوما و ... تیره ی گربه سانان هستند و از نظر آناتومی بدنی و ساختار اسکلت تفاوتی ندارند و تنها اندازه ی گربه سانان برتری آنهاست وقتی ببر از لحاظ جثه و طول دندان و عرض پنجه و وزن بیشتری دارند و از نظر قدرت بدنی و حجم عضلانی از شیرها قوی ترند. دوماً این نظریه ی شما مبتی بر کنترل دشت خنده آوره چون جایی که شیر هست ببر زندگی نمیکنه و بالعکس! ببر ساکن جنگل های حاره ای بنگلادش و هندوستان و در کل آسیا سرزمین های برفی و سردسیر سیبری و قطب هست ولی شیر در دشت های وسیع سرنگتی آفریقاست در کتب تاریخی رُم باستان که جانوران درنده را به نزاع درگیری می انداختند و تماشا می کردند در نود در صد موارد ببر شیر می کشت و در کمتر از ده در صد موارد شکست ببر سوماترایی کوچکتر از شیر یا ببر نا بالغ مغلوب شیر می شد.